هواداران نادر طالب زاده Talebzadeh-Nader

فیلمساز، مستندساز و مدرس سینما - Director

هواداران نادر طالب زاده Talebzadeh-Nader

فیلمساز، مستندساز و مدرس سینما - Director

گفت و گوی رجانیوز با نادر طالب زاده


برنامه «راز»، مقابله در میدان رزم فرهنگی

از آن روزی که ساختمان تلویزیون به دست نیروهای انقلابی فتح شد و در کنار فتح پادگان های نظامی به عنوان یکی از پایه های انقلاب مردم در مقابل رژیم ستم شاهی درآمد تا به امروز همواره به دنبال آن بوده است تا با نام رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران تناسب کامل پیدا کند. و این نام به این معنی است که این رسانه می بایست اول معرفی کننده افکار و اعتقادات این فرهنگ و انقلاب باشد و دوم در مقابل هجمه های فرهنگی و رسانه ای و تبلیغاتی که بر این انقلاب تحمیل می گردد مقاومت و مقابله کند. «راز» یکی از برنامه هایی است که با چنین هویت و رسالتی تولید و پخش شده...

این برنامه در ماه مبارک رمضان در شبکه چهار سیما به حق خط شکنی کرد. به مناسبت پخش سری جدید «راز» کیهان با نادر طالب زاده، مجری- کارشناس این برنامه گفت وگویی انجام داده که در ادامه می خوانید:

- جناب طالب زاده! از چگونگی به وجود آمدن «راز» بفرمایید.

¤ «راز» خیلی قابل پیش بینی نبود. دوستانی پیش ما آمدند و تولید برنامه ای راجع به هالیوود و تفسیر فیلم های خاص هالیوودی که به شیطان و غیب و اجنه و دخان می پرداخت را پیشنهاد دادند. من هم نپذیرفتم، برای اینکه اولا به ماه رمضان نمی خورد و دوم یک کار دینی محسوب نمی شد، بلکه ضد دین بود. من اصلا قبول نکردم که ساعت 11 شب که ساعت عبادت یا استراحت است بیایم و درباره یک انحراف که در هالیوود به وجود آمده و در مقابل یک حرکت معنوی جهانی است برنامه داشته باشم! به هر حال رد کردم. بعد تهیه کننده ها دوباره آمدند و صحبت کردند که موضوعات اولیه را یک مقدار تغییر دهند و من گفتم که یک مقدار نمی شود تغییر داد، کاملا تغییر دادم. به ذهنم رسید که الان دغدغه های مردم، مسائل و موضوعات دیگری است، بحث های فرهنگی، هنری و سیاسی مهم دیگری داریم که باید گفته شوند، یک بیستم هم می تواند هالیوود باشد. به آنها گفتم تحلیل من این است که این گونه می تواند مناسبت داشته باشد. ولی آن که شما می گویید نمی تواند باشد، آنها هم قبول کردند. شبکه چهار کاملا قبول کرد که تصمیم گیری و برنامه ریزی به عهده خودمان باشد. همین بحث فرهنگی یا به بیان دیگر کوچ فرهنگی (حرکت از یک مرحله به مرحله دیگر فرهنگی) به عنوان بحث کلی برنامه پذیرفته شد و بعد از آن خود ما می بایست سوژه ها را پیدا می کردیم. وقتی که درگیر شدیم با اولین مهمان، آن ریتم و حال برنامه مشخص شد. از آن به بعد، دغدغه ما بحث انتخاب مهمان و موضوعات بود. به طور مثال یکی از مسائل مهم، انتخاب موضوع بود. تصمیم گیری درباره کل کار برنامه برعهده خودم بود و یک اتاق فکر هم داشتیم که با مشورت و هماهنگی دوستان در مسیر انتخاب مهمان و موضوع حرکت می کردیم.

- چرا این اتفاق این قدر دیر در تلویزیون ما افتاد؟ خود شما حداقل 30 سال است که فعال فرهنگی و رسانه ای هستید و حالا بعد از این همه سال «راز» را تولید می کنید. علت چیست؟

¤ سؤال خوبی است. مدت زیادی است به مدیران تلویزیون، مدیر شبکه، مدیر گروه و دو نفر از مدیران سازمان گفته ام. شاید 20 سال است پیشنهاد کرده ام برنامه هایی گذاشته شود که مجری و کارشناسانش این تیپ افراد و موضوعات باشد. بحث، بحث روز باشد، هر شب باید چنین برنامه ای روی آنتن برود و تحلیل کند. دنیا به این صورت از تلویزیون استفاده می کند و این برنامه ها خیلی پرمخاطب تر از برنامه های تخیلی و فانتزی هستند. من به صورت مداوم تلویزیون های انگلیسی زبان را رصد می کنم و همیشه سعی کرده ام این تجربه را منتقل کنم منتها منتقل نمی شد. سالها پیش پیشنهاد برنامه زنده را در تلویزیون دادم، در آن موقعیت زمانی تلویزیون هیچ برنامه زنده ای (گفتگو محور) نداشت، فقط خبر و مناسبت ها با چنین قالبی پخش می شدند. به طور مثال روز میلاد ائمه کسانی می نشستند و صحبت می کردند، اما گفتگوی زنده تلویزیونی وجود نداشت. حدود 17 سال پیش پیشنهاد یک برنامه زنده تلویزیونی دادم. اول برنامه را با نام «شباهنگام» در شبکه تهران به صورت آزمایشی راه انداختند. ساعت 11 شب پخش می شد و چندمجری مختلف داشت که یک شب در هفته من بودم. اولین برنامه زنده تلویزیونی بود. چون خودم همه کاره این برنامه نبودم بلکه با اصرار مدیر سازمان شرکت کردم لذا یک شب را در هفته به عهده گرفتم. آن طور که می خواستم نشد اما در همان برنامه، آقای رحیم پور ازغدی معرفی شد. آن روز کسی ایشان را نمی شناخت. مدیرشبکه پرسیدند این فردی که امشب دعوت کردید کی هست؟ گفتم یک طلبه دانشجوست. اسمش رحیم پورازغدی ست. در کیهان هم می نویسد. گفت حرفشان چیست؟ گفتم خب بگذارید برنامه را پخش کنیم می بینید. در آن برنامه ایشان معرفی شدند. خب ما با هم آشنا بودیم و با هم سفر رفته بودیم. ایشان آمدند و دیده شدند. افراد دیگری را هم دعوت کردم که مدیر شبکه پنج نپذیرفت. مثلا همان موقع یکی از منتقدین شدید جو آن روز مدیرمسئول روزنامه «صبح»، مهدی نصیری بود. هم خیلی تند بود و هم حرف های جالبی از نظر من داشت. افراد دیگری هم بودند، از جمله شعرا و فلاسفه معروف که دوستان از حضور این تیپ افراد می ترسیدند و مانع شدند. این شد که بعد از چند برنامه من اصلا نپذیرفتم که بروم و برنامه بعد از 10-12 قسمت قطع شد. من مشغول کار خودم بودم؛ مستندسازی، کارهای اجرایی و... ولی می دیدم که هیچ کس این کارها را انجام نمی دهد و این خلأ همین طور تا برنامه «راز» باقی ماند.

- البته وقتی به حافظه رجوع می کنم می بینم برنامه هایی بودند که خواستند تلویحا به این مسائل بپردازند، اما خیلی زود کمرنگ شده و به فراموشی سپرده شدند. بعد از ماه رمضان چرا تصمیم به ادامه پخش برنامه «راز» گرفتید؟ موضوعات سری جدید این برنامه چیست؟
¤ پس از پخش برنامه «راز» در ماه مبارک رمضان، متوجه شدیم که مخاطب خواهان ادامه آن هست. به دلیل اینکه مخاطب خواستار ادامه پخش برنامه شد، لذا تصمیم گرفتیم ادامه بدهیم. این درخواست را به شبکه منتقل کردیم. شبکه نیز خواهان ادامه بود. فکر می کنم مهمترین موضوع این هست که زمان چه می طلبد؟ می خواهیم با موضوعات زمان حاضر پیش برویم.

-این که می فرمایید مخاطب خواستار ادامه هست دقیقا حرفی است که من می خواهم درباره اش صحبت کنم و اینکه جوان ایرانی امروز به این برنامه نیاز دارد و در مدت 30شب توانست با این برنامه تا حد زیادی ارتباط برقرار کند. به طوری که در مدتی که برنامه پخش نشد جای خالی آن حس می شد.

¤همین طور هست، ببینید الان نسل شما در مقابل چالش های بسیار جالبی قرار گرفته. به نظرم شبیه اول انقلاب ما هستید. این تغییر و تحول در زمان باعث می شود تا الان نسبت به پنج سال پیش خیلی متفاوت باشد. این مسائل همه دیکته می کنند که ما سراغ چه موضوعاتی برویم و این قدر هم موضوع هست که به طور جدی در موردش صحبت و بحث بشود. این چالش ها برای خود شبکه هم وجود دارد، در واقع یکی از خوبی های 30شب پخش برنامه در ماه رمضان این بود که شبکه کاملا اعتماد داشت و با جهت گیری ها و انتخاب ها مخالفتی نداشت، این خیلی مهم هست. خود ما هم موضوعاتی که با آن ها طرف هستیم نمی دانیم. یعنی الان خود ما هم نمی دانیم فهرست موضوعهای برنامه های آینده چیست. این موضوعات پیرامون انقلاب اسلامی، آن قدر بکر است و آن قدر در مقابلش اتفاقات عجیب می افتد که گویی در یک میدان رزم هستیم و دشمن هر بار به یک نحوه حمله می کند، یک بار از آب حمله می کند، یک بار با آتش، یک بار از هوا، یک بار با سرب، یک بار شیمیایی می زند و شاید یک بار هم می خواهد مین کار بگذارد و این ها تاکتیک های دشمن است. دقیقا عملکرد دشمن در جنگ فرهنگی هم همین طور است و برنامه «راز» هم یک جور مقابله در این میدان است!

-یکی از خوبی های راز هم این بود که مثل یک ارتش در مقابل این هجمه ایستاد. دیگر عامل مطرح شدن و محبوبیت راز فراجناحی بودن این برنامه در ساختار و انتخاب میهمان ها بود و این باعث شده بود تا کسانی که حتی نادر طالب زاده را نمی شناختند و شاید به دلیل شائبه جناحی بودن، او را نفی می کردند با برنامه ارتباط برقرار کنند.
¤خب من را نمی شناختند و نمی دانستند چه کسی هستم! هر وقت من را دیدند در رابطه با صهیونیسم یا مایکل لدین و این موضوعات حرف زدم. اما اصلا با من سیر نکردند، آنهایی که من را می شناسند بهتر می دانند من چگونه فردی هستم. من در مسیر زندگی همه جور آدمی را دیده و همه جور مسیری را آمده ام و اینها این جنبه را از من ندیده بودند. اما در مجموع قصدم این بود که راز، واقعا فرا جناحی باشد و دوستان ما هم فرا جناحی هستند. البته فرصت نشد که خیلی ها را بیاوریم. بعضی ها را که دلم می خواست بیایند و الان در مصاحبه شما اسم نمی آورم آدم های بزرگی بودند اما نگران بودم تلویزیون نپذیرد. اول باید تلویزیون موافقت می کرد بعد آنها را دعوت می کردم. خیلی فکرها داشتم و در خیلی موضوعها فقط حلقه اول را جلو رفتیم... در موسیقی یک حلقه جلو رفتیم... گفتیم این موسیقی حماسی مان چه شد؟ این ریتم، این ملودی ها، این حماسه کجا رفت؟ در بحث های خارج از کشور تفکراتی داشتم که الان دنبال می کنیم، هنوز وارد این بحث ها نشده ایم. باید برخی نخبگان خارجی را دعوت کرده و با آنها مصاحبه کنیم.

-این برنامه می تواند خیلی از گره ها را باز کند مثلا برنامه ای که برای چهار دیپلمات رفتید، من واقعا متعجب شدم. حرف هایی که حمید داوودآبادی در آن برنامه زد را ما فقط در محافل خصوصی شنیده بودیم. اما این بار در برنامه زنده تلویزیونی مطرح می شد و در واقع مطالبه مردم ایران برای باز پس گیری عزیزانشان برای اولین بار با این صراحت در رسانه ملی اتفاق می افتاد و این بسیار شیرین و ارزشمند بود.
¤عجیب بود. من وقتی هفته اول شنیدم توی مجلس همه دارند نگاه می کنند تعجب کردم. دوستان گفتند که کمیسیون های مجلس اکثرا دارند برنامه را می بینند.

ادامه دارد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد